نظریه تفسیر متن
از دهههای نخست قرن بیستم به اینسو، شاهد بروز دیدگاههایی درباره زبان، فهم، تفسیر و سازوکار حصول فهم متون هستیم که در تقابل جدی با تلقیهای مقبول نزد عالمان مسلمان است. تقابل مزبور، طبعاً تردیدها، پرسشها و شبهاتی را درباره اعتبار رویکرد تفسیری متداول پدید میآورد و ضوررت تنقیح نظریهای جامع درباره مباحث بنیادین فهم و تفسیر متن را پیش روی عالمان مسلمان مینهد. مکتوب حاضر در کنار تأمین هدف فوق و پرداختن به اهم چالشهای معاصر در حوزه تفسیر متن، بر آن است که با نگاه دانشمحور افق جدیدی در قلمرو تأملات تفسیری بگشاید.