پایان نامه سطح 3 خانم فاطمه جوانی با عنوان نقش مردم در حكومت ديني در عصر غيبت از ديدگاه ايات وروايات
تعیین نقش مردم در حکومت دینی مسأله ای است که اولا تعامل دو جریان سنت و تجدد، دشواری هایی فرا روی مباحث حوزه و دین شناسی رخ داد و ثانیا دراندیشه ی سیاسی مورد پژوهش و بررسی قرار دارد. اما از آن رهگذر که متد و روش در فهم و مساله هرمنوتیک فلسفی و روشی در غیر موارد نص، به نوعی اجتهاد منوط شد و اجتهاد بر اساس رویکرد هرمنوتیکی به فهم متن موجب تفاوت در استنباط می گردد، از این رو توجه به مبانی معرفتی مجتهد و مفسر نیز در مسأله فوق قابل توجه است به این معنا؛ که تعیین نقش مردم در به ذهنیت مفسّر « افق معنایی » وابسته است و ذهنیت مفسّر از علوم و آگاهی¬ها و منش و شخصیت او شکل می¬گیرد و تمامی این اجزاء در ارتباط متقابل هستند و بـرای هر فردی و هر جامعه ای و هر مکانی و هر زمانی با توجه به شرایط مخصوص به خود متفاوت می¬شود افق معنایی مفسّر یکی از اجزاء وجودی پدیده¬ی فهم است که نبود آن، پدیده¬ی فهمی هم وجود نخواهد داشت. یکی از اجزای فهم افق معنایی مفسّر برای تعیین نقش مردم انتظار او از دین در عرصه حکومتی و شیوه استنباط متناسب با این انتظار است، نگاه حداکثری به دین در مسائل حکومتی برای مردم در تعریف حکومت دینی و ارکان آن¬که شامل، انتخاب، مشروعیت حاکم، قانون گذاری و نظارت بر حاکم است، نقش اساسی و پایه ای قائل نیست ولی در نگاه حداقلی به دین که برگرفته از عقلانیت جدید است به نقش اساسی و پایه ای مردم معتقد است،
دیدگاه خود را بیان کنید