جریانی که در این اثر از آن به جریان اجتماعى عقلی در تفسیر قرآن یاد شده، در بستر نهضت اصلاح طلبى دینىِ طیفى از اندیشمندان اسلامى عمدتاً از قرن چهارده هجری شکل گرفته است. عقلگرایى در بُعد مبانى و روش تفسیرى و جامعهگرایى و دغدغه نسبت به مسائل کلان اجتماعى اعم از سیاسی و فرهنگی در بعد گرایش و جهت گیرى تفسیرى آنان، وجوه تمایز این جریان از سایر جریانهای تفسیری است. این جریان تاکنون در معرض نقد و بررسىهایی به ویژه از منظر سلفى و اشعرى قرار گرفته که برغم اشتمال بر برخی اشارات و بررسیهای انتقادی مهم، از منظر عقلگرایی شیعی و آموزههای ناب مکتب اهل بیت (ع) چندان کارآمد دیده نمیشود. در این اثر پس از مباحث نظری و جریان شناختی و تبیین الگوی نقد، با تکیه بر معیارهای تفسیر اجتهادی، مبانی، روش و نتایج این جریان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
جریانی که در این اثر از آن به جریان اجتماعى عقلی در تفسیر قرآن یاد شده، در بستر نهضت اصلاح طلبى دینىِ طیفى از اندیشمندان اسلامى عمدتاً از قرن چهارده هجری شکل گرفته است. عقلگرایى در بُعد مبانى و روش تفسیرى و جامعهگرایى و دغدغه نسبت به مسائل کلان اجتماعى اعم از سیاسی و فرهنگی در بعد گرایش و جهت گیرى تفسیرى آنان، وجوه تمایز این جریان از سایر جریانهای تفسیری است. این جریان تاکنون در معرض نقد و بررسىهایی به ویژه از منظر سلفى و اشعرى قرار گرفته که برغم اشتمال بر برخی اشارات و بررسیهای انتقادی مهم، از منظر عقلگرایی شیعی و آموزههای ناب مکتب اهل بیت (ع) چندان کارآمد دیده نمیشود. در این اثر پس از مباحث نظری و جریان شناختی و تبیین الگوی نقد، با تکیه بر معیارهای تفسیر اجتهادی، مبانی، روش و نتایج این جریان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
دیدگاه خود را بیان کنید