جریانشناسی تفسیرمعتزلی
تفسیر معتزله که در جریان کلی تر تفسیر عقلی کلامی قابل طرح و بررسی است، عرصه قابل توجهی از تلاش های قرآنی عالمان مسلمان به شمار می آید. جریان تفسیری معتزله نیز در کنار نقش و جایگاه ممتازی که در برابر برخی جریان های کلامی تفسیری اهل سنت ایفا کرده و به تعدیل روش و اندیشه های تفسیری ایشان مدد رسانده، به دلیل نارسایی های جدی در مبانی فکری و منابع معرفت دینی در معرض نقدهای قابل توجهی است. در اثر حاضر پس از طرح مباحث کلی و نظری موضوع و بررسی های جریان شناختی معتزله و نقش و تأثیر مثبت کلامی و فرهنگی آنان در جهان اسلام، تحلیل انتقادی این جریان تفسیری بر اساس معیار قابل دفاعی از عقلانیت دینی در حوزه تفکر دینی و تفسیر قرآن که پشتوانه تفسیر اجتهادی عقلی است، صورت گرفته و در سه حوزه مبنایی، روشی و غایی تأملاتی را به بحث گذاشته است.
تفسیر معتزله که در جریان کلی تر تفسیر عقلی کلامی قابل طرح و بررسی است، عرصه قابل توجهی از تلاش های قرآنی عالمان مسلمان به شمار می آید. جریان تفسیری معتزله نیز در کنار نقش و جایگاه ممتازی که در برابر برخی جریان های کلامی تفسیری اهل سنت ایفا کرده و به تعدیل روش و اندیشه های تفسیری ایشان مدد رسانده، به دلیل نارسایی های جدی در مبانی فکری و منابع معرفت دینی در معرض نقدهای قابل توجهی است. در اثر حاضر پس از طرح مباحث کلی و نظری موضوع و بررسی های جریان شناختی معتزله و نقش و تأثیر مثبت کلامی و فرهنگی آنان در جهان اسلام، تحلیل انتقادی این جریان تفسیری بر اساس معیار قابل دفاعی از عقلانیت دینی در حوزه تفکر دینی و تفسیر قرآن که پشتوانه تفسیر اجتهادی عقلی است، صورت گرفته و در سه حوزه مبنایی، روشی و غایی تأملاتی را به بحث گذاشته است.