روش تفسیر قرآن
این کتاب مهمترین محورهای «روش تفسیر» : قواعد تفسیر، منابع تفسیر، علوم مورد نیاز در تفسیر و شرایط مفسر را داراست. «روش تفسیر» بخش میانی از سه حوزه اساسی روشتفسیر است که مرحله متقدم آن «مبانی تفسیر» و مرحله متأخر «شیوه و مراحل تفسیر» است. در درسهای آغازین، از مبادی قواعد تفسیری سخن به میان آمده و در ادامه، به پنج قاعده اساسی در تفسیر قرآن پرداخته شده است: «توجه به مفاهیم کلمات در زمان نزول»، «در نظر گرفتن قواعد ادبیات عرب»، «در نظر گرفتن مجموعه قرائن»، «مبنا قراردادن علم و علمی» و «در نظر گرفتن انواع دلالتها». در درسهای بعدی از قرآن، منابع روایی، منابع لغوی، منابع تاریخی، دادههای عقلی و دستاوردهای تجربی به عنوان مهمترین منابع تفسیری بحث شده و در پی آن، علوم مورد نیاز مفسر (علوم ادبی، علوم قرآنی، کلام، اصول، فقه، رجال، درایه و علوم تجربی و انسانی) بررسی شده است. در بخش پایانی، شرایط مفسّر، اعم از استعدادها، بینشها، مهارتها، حالتها و رفتارها مطرح شده است. مجموعه مباحث کتاب از نظر ساختار در هفده درس و هر درس از بخشهای «پیش سازمان دهنده»، «متن اصلی»، «خلاصه درس»، «پرسشهای درس»، «برای تأمل بیشتر» و «برای مطالعه بیشتر» تشکیل شده است.
این کتاب مهمترین محورهای «روش تفسیر» : قواعد تفسیر، منابع تفسیر، علوم مورد نیاز در تفسیر و شرایط مفسر را داراست. «روش تفسیر» بخش میانی از سه حوزه اساسی روشتفسیر است که مرحله متقدم آن «مبانی تفسیر» و مرحله متأخر «شیوه و مراحل تفسیر» است. در درسهای آغازین، از مبادی قواعد تفسیری سخن به میان آمده و در ادامه، به پنج قاعده اساسی در تفسیر قرآن پرداخته شده است: «توجه به مفاهیم کلمات در زمان نزول»، «در نظر گرفتن قواعد ادبیات عرب»، «در نظر گرفتن مجموعه قرائن»، «مبنا قراردادن علم و علمی» و «در نظر گرفتن انواع دلالتها». در درسهای بعدی از قرآن، منابع روایی، منابع لغوی، منابع تاریخی، دادههای عقلی و دستاوردهای تجربی به عنوان مهمترین منابع تفسیری بحث شده و در پی آن، علوم مورد نیاز مفسر (علوم ادبی، علوم قرآنی، کلام، اصول، فقه، رجال، درایه و علوم تجربی و انسانی) بررسی شده است. در بخش پایانی، شرایط مفسّر، اعم از استعدادها، بینشها، مهارتها، حالتها و رفتارها مطرح شده است. مجموعه مباحث کتاب از نظر ساختار در هفده درس و هر درس از بخشهای «پیش سازمان دهنده»، «متن اصلی»، «خلاصه درس»، «پرسشهای درس»، «برای تأمل بیشتر» و «برای مطالعه بیشتر» تشکیل شده است.