ترتیب مقاییس اللغه
کتاب معجم مقاییس اللغه نوشته لغوی مشهور ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا (متوفای ۳۹۵ق) است. این کتای یکی از نفیسترین و ارجمندترین تراث لغوی اسلام است که به گفته همگان تاکنون بدیلی نداشته است. عشق و علاقه و تبحر و اتقان سخن مؤلف کتاب در باب لغت به اندازهای است که میتوان او را اماماللّغویین نامید. وی علاوه بر این کتاب، دو کتاب لغت دیگر دارد به نام الصاحبی و المجمل. نزدیکی دوران حیات مؤلف به صدر اول و احاطه او بر لغت عرب این کتاب را در شمار یکی از منابع مهم لغتشناسی درآورده است. اما با این همه، ترتیب درونی کتاب بهگونهای است که محقق این دوره و دانشجوی علاقهمند به کار با این کتاب باید وقت بسیاری را صرف آشنایی و نحوه لغتیابی کند و این، به دلیل ترتیب و تنظیم خاصی است که مؤلف محترم مورد نظر داشته است، گرچه در نوع خود شیوه بدیعی است، اما در روزگار ما که بنابر سهولت و آسانسازی است، آن ترتیب چندان به مذاق پژوهشگر خوش نمیآید، از اینروی محققان کتاب بر آن شدند تا ترتیبی امروزین و آسانیاب برای واژههای بهوجود آورند تا مجامع علمی رویکردی دوباره به این ذخیره گرانسنگ داشته باشند و در مقالات و کتب خود از این کتاب لغت نیز استفاده برده، سخن خود را بدین کتاب هم مستند سازند. در این راه چند کار به انجام رسید: ۱. تصحیح و مقابله اشعار و شواهد شعری با دواوین شعرا و نیز برخی کتب لغت مثل لسان العرب و العین. ۲. تخریج آیات شریف قرآن کریم و نوشتن نام سوره و شماره آیه. ۳. قرار دادن ریشه مستقل برای واژههای رباعی و خماسی که در متن اصلی در پایان هر باب آمده بود. ۴. ارجاع «معتل اللام» و احیاناً «مهموز اللام»ها با ابداع ریشه به ریشههایی که آن واژه در میان آنها شرح و بسط و توضیح داده شده است. ۵. الفبایی کردن همه واژهها اعم از ثنائی، ثلاثی، رباعی و خماسی. ۶. آوردن تمام پاورقیهای کتاب اصلی در ترتیب مقاییس اللغه. ۷. آوردن بیشتر فهارس کتاب اصلی در ترتیب مقاییس اللغه. ۸. ارجاع پاورقیهای کتاب اصلی - که برخی به جلد و صفحه بود - به شکل ارجاع به ریشه هر واژه.
کتاب معجم مقاییس اللغه نوشته لغوی مشهور ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا (متوفای ۳۹۵ق) است. این کتای یکی از نفیسترین و ارجمندترین تراث لغوی اسلام است که به گفته همگان تاکنون بدیلی نداشته است. عشق و علاقه و تبحر و اتقان سخن مؤلف کتاب در باب لغت به اندازهای است که میتوان او را اماماللّغویین نامید. وی علاوه بر این کتاب، دو کتاب لغت دیگر دارد به نام الصاحبی و المجمل. نزدیکی دوران حیات مؤلف به صدر اول و احاطه او بر لغت عرب این کتاب را در شمار یکی از منابع مهم لغتشناسی درآورده است. اما با این همه، ترتیب درونی کتاب بهگونهای است که محقق این دوره و دانشجوی علاقهمند به کار با این کتاب باید وقت بسیاری را صرف آشنایی و نحوه لغتیابی کند و این، به دلیل ترتیب و تنظیم خاصی است که مؤلف محترم مورد نظر داشته است، گرچه در نوع خود شیوه بدیعی است، اما در روزگار ما که بنابر سهولت و آسانسازی است، آن ترتیب چندان به مذاق پژوهشگر خوش نمیآید، از اینروی محققان کتاب بر آن شدند تا ترتیبی امروزین و آسانیاب برای واژههای بهوجود آورند تا مجامع علمی رویکردی دوباره به این ذخیره گرانسنگ داشته باشند و در مقالات و کتب خود از این کتاب لغت نیز استفاده برده، سخن خود را بدین کتاب هم مستند سازند. در این راه چند کار به انجام رسید: ۱. تصحیح و مقابله اشعار و شواهد شعری با دواوین شعرا و نیز برخی کتب لغت مثل لسان العرب و العین. ۲. تخریج آیات شریف قرآن کریم و نوشتن نام سوره و شماره آیه. ۳. قرار دادن ریشه مستقل برای واژههای رباعی و خماسی که در متن اصلی در پایان هر باب آمده بود. ۴. ارجاع «معتل اللام» و احیاناً «مهموز اللام»ها با ابداع ریشه به ریشههایی که آن واژه در میان آنها شرح و بسط و توضیح داده شده است. ۵. الفبایی کردن همه واژهها اعم از ثنائی، ثلاثی، رباعی و خماسی. ۶. آوردن تمام پاورقیهای کتاب اصلی در ترتیب مقاییس اللغه. ۷. آوردن بیشتر فهارس کتاب اصلی در ترتیب مقاییس اللغه. ۸. ارجاع پاورقیهای کتاب اصلی - که برخی به جلد و صفحه بود - به شکل ارجاع به ریشه هر واژه.