تفسیر قرآن و هرمنوتیک کلاسیک
اثر حاضر به بررسی محققانة خاستگاه و سیر تحول دانش هرمنوتیک در غرب مبادرت نموده است. نویسنده ابتدا با تعریف و تبیین تفسیر و تأویل و تفاوت این دو، نظر فقها و مفسرین در این زمینه را به تحریر درآورده و سپس ضمن تبیین شیوههای مختلف تفسیر کلام الهی در بین فقها و مفسران قدیم و جدید، به کنکاش تطبیقی بین این دو منبع اندیشهها در غرب و در منابع اسلامی بویژه در کشورمان میپردازد. نویسنده معتقد است روشهای تفسیری قرآن کریم در بین مفسران اسلامی از پنج گروه مشخص تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر ادبی، تفسیر باطنی و تفسیر عقلی فراتر نمیرود و در این میان، تفسیر ملاصدرا از کلام خدا به نظر محقق، تلفیقی از این روشها است. در اثر حاضر، پژوهشگر ابتدا روشهای تفسیری قرآن کریم را به تفکیک برمیشمارد و ضمن برشمردن ویژگیهای هر روش، برای هر یک، شرح و وصفی در خور ارائه میکند تا این روشها بدرستی نزد خواننده، شناخته گردد. آنگاه به بررسی انگارههای دانش هرمنوتیک و محورهای این دانش میپردازد. از نگاه نویسنده، هرمنوتیک دو بخش کلاسیک و مدرن دارد و آنچه پژوهشگر حاضر از هرمنوتیک اراده میکند همان بعد کلاسیک و اصیل هرمنوتیک است که از ارسطو آغاز شده و تا عصر حاضر نیز ادامه دارد. در بخش نهایی کتاب، مبانی مشترک عام تفسیر و هرمنوتیک برشمرده شده و در باب هر یک از اشتراکات نیز توضیحاتی داده شده است. در ادامة کتاب، مبانی خاص هر روش تفسیری کلام الهی، با اصول و مبانی هرمنوتیک مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و وجوه افتراق آنها برشمرده شده است.